تحلیلی بر برنامه تیم هیمالیا نوردی استان کردستان اعزامی به قله بارونتسه
نخست غیر تخصصی بودن کوهنوردی کردستان به این معنی که بخش بیشتر کوهنوردان کردستان کوهپیما و کوه رو هستند نه کوهنوردانی فنی. این عامل می تواند در نوع نگرش کوهنوردان کردستانی به کوهنوردی در هیمالیا بسیار نقش مهمی ایفا کند.
و دیگر عامل ناتوانی کوهنوردان برجسته و نخبه کردستان در تفهیم ارزش ها و قابلیت های کوهنوردی در ارتفاعات بلند به مسولان و مدیران کلان استانی و صاحبان صنایع بزرگ که در اغلب صعودهای هیمالیایی عاملان اصلی تامین بودجه ها هستند است.
دلایل بالا به زعم بنده و بسیاری عوامل دیگر به عقیده شما باعث به تاخیر افتادن چنین برنامه ای بود. ولی خوشبختانه با تلاش های مسرانه کوهنوردان کردستان بالاخره تیم اعزام و این طلسم شکسته شد. لذا اعزام تیم هیمالیانوردی کردستان به قله های مراپیک و بارونتسه در فضای صمیمی شکل گرفت وبا نکاتی چند در حین و اجرای برنامه توام بود.
بحث بر سر صعود یا عدم صعود تیم بر قله ی بارونتسه که برنامه اصلی نیز بود در بین کوهنوردان زمزمه می شد و هنوز هم اطلاعات درستی در این زمینه ارائه نشده است ،به گفته سرپرست فنی تیم در تماس های تلفنی که با سنندج داشتند، قله اصلی صعود نشده و تیم دو نفره تا نزدیکی های قله اصلی رفته و به دلیل وجود شکاف یخی زیر قله و کمبود زمان و ترس از فائق شدن هوای ناپایدار در منطقه برگشته اند و قله اصلی را صعود نکرده اند.ولی سخنان سرپرست فنی در ارائه گزارش به فدراسیون کوهنوردی بر خلاف گفته هایش بود ودر گزارش ارسالی که در سایت فدراسیون درج شده، سخن از صعود قله اصلی می زند. چنین سخنان ضد و نقیضی باعث خدشه دار شدن چهره ی قهرمانان و در نهایت تاثیرات منفی بر فرهنگ کوهنوردی می گذارد. جامعه کوهنوردی کردستان انتظار دارد که نسبت به شفاف سازی چنین برنامه های اهمیت بیشتری قائل شوند تا زحمات اعضای تیم زیر سوال نرود. صعود بر مکانی به اسم قله هدف کوهنوردی نمی باشد و نخواهد بود و زحمات یک تیم کوهنوردی به عقیده بنده با صعود یا عدم صعود سنجیده نخواهد شد،اینجا مسئله ،صداقت تیم مذکور و پراکندگی در سخنان سرپرست فنی تیم می باشد، که واقعا می تواند تاثیری تخریبی در تیمها و گروههای کوهنوردی مبتدی تر بر جای بگذارد.
بحث های نیز پیرامون چگونگی اجرای برنامه و هزینه های مالی برنامه وجود دارد که به چند مورد از آن به عنوان انتقادی سازنده می پردازم:
با توجه به سخنان کوهنوردان تیم و سرپرست فنی تیم، برنامه مورد شرح با شیوه ی آلپی اجرا شده و بارگذاری و برپایی کمپ به معنای صعود های محاصره ای منظور نظر نبوده پس چرا دوستان ما از شرپا استفاده کرده اند.آیا صعودی در حد قله ای 7000 متری نیاز به چنین شرپاهای توانمندی دارد و اگر صعود آلپی بوده و حمل تمام وسایل بر عهده خود کوهنورد بوده پس شرپاها چه نقشی در این صعود داشته اند. آیا واقعا برای تیمی 5 نفره در یک برنامه 7000 متری نیازبه صرف هزینه ای برای شرپاها لازم وضروری می باشد؟شاید هم وجود این 2 شرپا بیشتر برای باز کردن مسیر و سهولت در صعود بوده است، که در این صورت برنامه به شیوه ی محاصره ای اجرا شده نه آلپی !!!
نکته قابل بحث دیگر در این خصوص، هزینه های این برنامه می باشد که به گفته بسیاری از عزیزانی که در حاشیه تیم بوده اند و اطلاعاتی از تیم دارند، هزینه ها با نوع برنامه همخوانی نداشته و بسیار بیشتر از آنچه پیش بینی شده هزینه کرده اند، و شاید می توانستندبا چنین مبلغی صعودی در سطحی بالاتر و قلهای 8000 متری اجرا نمایند.
من به شخصه انتظار دارم که در گزارش برنامه که در آینده قرار است برگزار شود نسبت به این مسائل پرداخته شود. و تمامی نقاط ضعف همراه با نقاط قوت مطرح شود. و صرفا به تعریف و تمجید نپردازند.
این برنامه رو به فال نیک می گیریم و قطعا زمینه ای خواهد شد برای صعودهای بزرگ تر و منسجم تر. به امید آنروز...
شیپورچی
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار بازدید
